جدول جو
جدول جو

معنی سگ صفت - جستجوی لغت در جدول جو

سگ صفت
(سَ صِ فَ)
بی وفا. ناسپاس:
گر شیردل تر از تو شناسیم هیچ مرد
مندیل حیض سگ صفتان طیلسان ماست.
خاقانی.
گرفتم سگ صفت کردندم آخر
بشیر سگ نپروردندم آخر.
نظامی.
این سگ صفتان کنند ای آهوچشم
ناگاه ترا صید به روبه بازی.
محمد سرخسی
لغت نامه دهخدا
سگ صفت
نا سپاس
تصویری از سگ صفت
تصویر سگ صفت
فرهنگ لغت هوشیار
سگ صفت
سگ خو، پرخاش جو، پرخاشگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

میلۀ فلزی در دنبالۀ فرمان اتومبیل که حرکت را از فرمان به چرخ ها منتقل می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی صفت
تصویر بی صفت
آنکه فاقد صفات نیک است، ناسپاس، بی وفا
فرهنگ فارسی عمید
(صِ فَ)
در تداول عامه، بی وفا. ناسپاس. (یادداشت مؤلف). رجوع به ترکیبات صفت شود، آنکه تحمل شداید یا خوشبختی را ندارد. رجوع به ظرفیت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی صفت
تصویر بی صفت
بیوفا، ناسپاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با صفت
تصویر با صفت
دارای صف، با حقیقت
فرهنگ لغت هوشیار
بی وفا، ناسپاس
متضاد: وفامند، سپاسدار، بی حمیت، بی غیرت
متضاد: باصفت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خی صفت
فرهنگ گویش مازندرانی